۱۳۸۸/۱۱/۱۳

موسوی,خمینی دیگر است و دیگر هیچ


















با خودم فکر میکنم چرا موسوی بعد از20 سال ســــکوت یکباره به فکر شـــرکت در انتخاباتافتاده است و به طور خواسته یا نا خواســــته رهـــبری جنبش را در دست بگیرد.

می دانید چرا؟

این آقا دلش برای این انقلاب بیشــــــتر از احـــمدی نژاد و خــــــــــامنه ای میسوزد.

تا سال 68 که خمینی بالا سر انــــقلاب بود
خیالش راحت بود.

بعد از فوت خمینی
که بعد از جنگ کشور در دوره بازسازی قرار داشت و انتظارات مردم حد اقلی بود و به نان شب و پوشاک محدود میشد موسوی پیش خود میگفت درست است که مردم ناراضی هستند ولی جو برای یک انقلاب دیگر وجود ندارد و انقلاب اسلامی در سلامت است.حال باید پرسید که این شخص اپورتونیست سال 67 کجا بود در زمان کشتار کرد ها در کردستان چه میکردچه طور میشود که خبر اعدام دو جوان که اخیرا بعد از انتخابات بالای چوبه دار رفتند به گوش او رسید ولی کشتار گسترده سال 67 به گوش او نرسید و نه تنها چیزی نگفت بلکه جزء مخالفان آیت الله منتظری هم بودخوب میرسیم به
وارد صحنه شدن موسوی بعد از غیبت کبیر
بعد از گذار از دوره بازسازی جنگ ,موسوی هم مثل سایر سران متوجه نارضایتی مردم از انقلاب شده و پیش خود گفته اگر کاری نکنم و رهبری این نارضایتی به دست کسی خارج از نظام بیافتد کار ما تمام است و باید کاسه کوزه خود را جمع کنیم اینجا است که موسوی فردی اپورتونیسم است و این خصلت را از امام بزرگوارش به ارث برده او از خشم مردم سوء استفاده کرده و آن را به نوعی خرج باز همان انقلاب و امام خود میکند و زمانی هم مردم خواست خودشان را در شعارساختار شکن جمهوری ایرانی مطرح میکنند به آنها میپرد و می گوید" جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر "
و در مصاحبه اش با سایت کلمه در 13/11/88 میگوید :1
"این روز ها شبی نیست که بنده به امام و شهید بهشتی و دیگر شهیدان عزیز فکر نکنم و با آنها نجوا نکنم که شما چه می خواستید و امروز ما به کجا رسیده ایم"
خمینی کسی بود که منتظری را از جانشینی عزل کرد و تو کسی بودی که برای به دست آوردن دل مراجع به مراسم ختم منتظری رفتی آیا وقتی با امام نجوا میکنی امام به تو نمیگوید میر حسین تو چرا ؟
میدانم جوابت به امامت چیست
آقا جان مراجع از نظام بر گشتند باید برای به دست آوردن دل آنها هم که شده گهگاهی از این کارها (فرصت طلبی ها)باید کرد مگر خود شما نگفتید" همیشه اصل را بر این می دانم که نظام حفظ شود"
در همان گفت و گو میر حسین به کلمه میگوید:
"گر ما این ریسمان اتصال را که حاصل زحمات و تلاش های نسلهای گذشته ماست از دست بدهیم به قطعات ریز ریز بی خاصیت تبدیل خواهیم شد"
در جای دیگر همین گفت وگو ادامه میدهد:
"یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی2 برگردیم"
آقای موسوی کدام قانون اساسی مردم در خیابان جان نداند که دوباره این قانون اساسی 2 به در راس امور باشد
قانون اساسی 2 که به دنبال هر اگری مگری می آید به دنبال هر اجازه ای شرطی می آید و محدوده ی شرط از دیدگاه هر فردی متفاوت است

پیوند به بیرون

1-دانود مستقیم گفتو گو موسوی با سایت کلمه(با قالب pdf)

2-دانلود مستقیم قانون اساسی جمهوری اسلامی(با قالب pdf)